به گزارش خبرنگار مهر، درپی وضعیت نامناسب شرایط آب و هوایی استان خوزستان، بر آن شدیم که بدانیم مسئولان علمی در ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش محیط زیست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای حل این موضوع چه راهکارهایی را پیشنهاد می دهند. از این رو به سراغ فرود شریفی - رئیس اسبق سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور و عضو ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش محیط زیست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری رفتیم وی در این گفتگو راهکارهایی را پیشنهاد داده است که در پی می آید.
*چه راهکار علمی و فناورانه ای برای رفع مشکلات آب و هوای استان خوزستان وجود دارد و چگونه این اعمال راهکار امکان پذیر است؟
کشور ما به سبب شرایط جوی و فصلی، مستعد رخداد توفان گرد و غبار است. خشکسالی، فقدان پوشش گیاهی، ناپایداری جوی در صحراهای همجوار و انتقال افقی و قائم ذرات گرد و خاک و تشدید آن بدلیل دخل و تصرف های بی رویه موجب اثرات سوئی بر سلامتی، بهداشت، تولید، ترابری، تشدید آلودگی ها، افزایش مهاجرت و مواردی از این قبیل شده است که همه این ها بخشی از حقیقت است. علیرغم جدی بودن موضوع تلخی ریزگردها که مردم مناطق جنوبی متحمل می شوند و شیرینی استفاده از بحران وقوع ریزگرد که به کام برخی از اشخاص نشسته، بررسی و ارزیابی عملکرد اقدامات انجام شده می تواند مفید باشد. اما در اینجا مجال پرداختن به این موضوع نبوده و راهکار حل بحران فعلی نیز نیست. به راستی چاره چیست؟ آیا باید توپ مشکل را به زمین کشورهای همسایه و ناامنی و عدم ثبات و امنیت در این مناطق شوت کرد و راحت و آرام در لوای همه چیز آرام نشست و رفع تکلیف کرد؟ آیا باید حل مشکلات راحواله به راهکار درازمدت ده ساله و بیشتر کرد و از پاسخگویی بحران حال حاضر طفره رفت. به راستی آیا کنترل ریزگرد راه حل ضربتی قابل لمس در کوتاه مدت ندارد؟ تردیدی نیست که برای حرکت صحیح و رفع معضل قبل از هر چیز باید نقشه راه داشت، اولویت ها را باید شناخت و برنامه عملیاتی داشت، بودجه ریزی نتیجه محور، نظارت و کنترل و ارزیابی و از همه مهمتر حرکت های مردمی، بسیجی و مدیریت جهادی راهگشا را در دستور کار قرار داد. گرچه با اتخاذ روش های یاد شده می توان در کوتاه مدت نیز بر مشکل غلبه کرد، اما مجموعه فعالیت ها نشان از حرکتی کارا و منسجم ندارد.
در هیچ یک از محافل مدعی، آثاری از یک طرح جامع و کلان ضربتی و مردمی، که این اقدامات منطقا باید ذیل آن و با اتکا به آن تحقق پیداکنند، مشاهده نمی شود.
اکنون سئوال این است که بدون داشتن یک طرح عملیاتی که بر یک نقشه راه استوار شده باشد، می توان انتظار توفیق داشت؟ اگر طرح مشخص وجود دارد، آیا بهتر نیست که اعلام شود و در معرض نقد و اظهار نظر عمومی و مشارکت عملی مردم در تحقق آن قرار گیرد؟ معضل ریزگرد، با چه سرعتی و با تکیه بر کدام منابع و با چه مشخصات مشارکتی و با کدام الگوی آزمایش شده می تواند مرتفع شود؟
*راهکار علمی شما به عنوان عضو ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش محیط زیست معاونت علمی و فناوری برای این وضعیت بحرانی چیست؟
پديده وقوع ریزگرد بطور خاص و بيابانزايي بطور عام مقوله ای ملي، فرابخشي و حتي بين المللي است و مهار و کنترل آن در ظرف وظايف يک ستاد و حتی يک وزارتخانه نمي گنجد.
مهمترين چالش، فقدان مديريت هماهنگ کنترل عوامل انساني بيابانزا است که بايد با قانونمند شدن الزام رعايت شاخص ها و معيارهاي بيابانزايي توسط تمام دستگاه هاي دولتي و غير دولتي و بهره برداران در تمام طرحها و برنامه ها عينيت يابد.
*تاکنون ستاد ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش محیط زیست معاونت علمی و فناوری چه کاری برای این مشکل انجام داده است؟
ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش محیط زیست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در حد ظرفیتهای موجود با همکاری دانشگاه ها و مراکز پژوهشی داخلی و خارجی مبادرت به تهیه و معرفی مالچ های مختلف و بذر و نهال مناسب، ماسک و فیلتر های انفرادی و اجتماعی و آزمایش کارایی آنها کرده و نتایج آن را در اختیار مسئولان مربوطه قرار داده است. دراقدامات آتی نیز بی تردید ستاد در کنار مجریان امر خواهد بود و متناسب با اقدامات، پشتیببانی لازم را بعمل می آورد.
*آیا دولت برای مقابله با ریز گردها و رفع مشکل آب و هوای استان خوزستان از محققان کمک گرفته است؟
همواره میان آرمان های بلند و عملیاتی کردن آن و ازمیان برداشتن مشکل، فاصله است که این فاصله تنها با سلاح علم، آگاهی، فناوری، تعامل با محققین و دانشمندان و تلاش شبانه روزی می تواند به حداقل برسد. در واقع می توان اذعان کرد، مشکل در مقابله با بحران ریزگرد کماکان عدم استفاده از ظرفیت های علمی است. زمانی که مشکلات ریشه ای تبیین وشناسایی نشوند اشکال کار بارز نمی شود. زمانی که صورت مسئله به طور صحیح درک نشود راه حل درستی به دست نمی آید و در آن صورت به مسائل حاشیه ای پرداخته می شود که نتیجه آن استمرار روش های غلط و حل نشدن مشکل است. باید اعتراف کرد که ظرفیتهای بیشتری در کشور وجود دارد که در صورت بکارگیری می توان با اتکاء بر آن سریع تر بر مشکل غلبه کرد.
*آیا ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش محیط زیست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری طرح یا پروژه ای برای مقابله با ریزگردها دارد؟
ايجاد پايداري نسبي اكولوژيكي در مناطق بياباني بويژه از طريق مقابله با بيابانزايي، كنترل فرسايش بادي و كاهش خسارات ناشي از آنها از اهداف مهمي محسوب می شود كه از حدود چهار دهه قبل در اولويت مديريتي- اجرايي مديران و برنامه ريزان كشور قرار گرفته است. بدين منظور از سالها قبل بر حسب مقتضيات زماني و مكاني برنامه هاي متعددي تدوين و اجرا شده كه عمده ترين آنها در چارچوب پنج طرح تحت عناوين طرح كمربند سبز، طرح قرارگاه هاي بيابانزدايي، طرح جامع مديريت بيابان و نيز طرح كنترل فرسايش بادي و تثبيت ماسه هاي روان بوده است.
ستاد در زمینه فعاليتهاي فيزيك و شيميايي یا مجموعه فعاليتهايي كه در آن جهت حفظ، اصلاح و احياء عرصه هاي بياباني از مواد مختلف مكانيكي، شيميايي است که در برخی موارد از هر دو استفاده مي شود. بعضي از اين مواد شامل سرشاخه خشك درختان و درختچهها يا ني و ساير مصالح مشابه جهت احداث بادشكن، مالچ هاي نفتي، موانع فيزيكي ماسهگير، ديواره هاي گلي، لاتكس، رزين و انواع قيرجهت توليد مالچهاي امولسيون می شود.
فعاليتهاي بيولوژيك نیز مجموعه اقداماتي است كه در راستاي اصلاح و احياء بيومهاي مناطق بياباني و با استفاده از منابع و مصالح بيولوژيك صورت مي گيرد. اين فعاليتها عموماً بنيادي است و كاربرد آنها در اولويت قرار دارد. بعضي از فعاليتهاي بيولوژيك شامل بذرپاشي، بذركاري، بوته كاري، قلمه كاري، نهالكاري و ساير فعاليتهاي مرتبط مانند توليد قلمه، جمع آوري بذر، توليد نهال و مواردی از این دست می شود.
فعاليتهای الگویی اجرایی که عبارتست از مجموعه روشها و اقدامات ترويجي هدفمند كه جهت تحقق اهداف برنامه مديريت پايدار مناطق بياباني با هدف بسترسازي، ظرفيت سازي، توانمندسازي و ارتقاء سطح آگاهي جوامع محلي و نيز تنوير افكار عمومي نسبت به اهداف، سياستها و برنامه هاي مديريت مناطق بياباني صورت مي گيرد برنامه هایی داشته است. از جمله فعاليتها مي توان به توانمندسازي جوامع محلي جهت مشاركت همه جانبه در برنامه ريزي و اجراي طرحها و پروژه ها، بسترسازي جهت استفاده از تسهيلات بانكي، حمايت از ايجاد، توسعه و تقويت تشكلهاي مردمي مرتبط با موضوع، ارائه، اجرا و تعميم طرحهاي مشاركتي و نيز حمايت از مشاركت جوامع محلي، سازمانهاي دولتي و غيردولتي ومواردی از این دست در مقوله بيابانزدایی و كنترل فرسايش بادي اشاره کرد.
از جمله اقدامات ستاد در خصوص معضل ریزگردها شامل:
- شناسایی کانونهای بحرانی داخلی و خارجی ریزگردها
- حمایت از تولید سه نوع مالچ شامل مالچ پلیمری، بیولوژیک، سلولزی
- حمایت از تست و ارزیابی حدود ۱۰ نوع مالچ پلیمری، بیولوژیک، سلولزی، امولسیونی، ژلهای در مناطق مختلف کشور شامل کاشان، ورامین، دشت آزادگان خوزستان
- حمایت از راه اندازی آزمایشگاه مرجع تست، کنترل کیفی و ارتقای کیفی مالچ ها با هدف انجام بررسیهای تکمیلی و استانداردسازی مالچ ها
- ساخت دستگاه هاي پرتابل براي مدل كردن حركت ريزگردها
- تجهيز ايستگاه هاي اندازه گيري فرسايش و رسوب براي گزارش و تحليل كشوري (براي ارائه گزارش هاي دوره اي سه ماهه به مدت ۳ سال)
- تجهيز ۳ آزمايشگاه رفرنس در سه دانشگاه كشور در نقاط مختلف براي مسائل مرتبط با ريزگردها
- توسعه گياهان مناسب براي حفظ خاك در ۵ استان كشور (۲ استان نيمه خشك و ۳ استان خشك)
- هماهنگي هاي اوليه با برخي ستادهاي فناوري از جمله نانو براي ساخت نانو فيلترها و ترويج و توسعه آن براي مناطق در معرض خطر براي ايجاد محيط امن براي خانواده و كسب و كار
- هماهنگي با برخي دانشگاهها و سازمان هواشناسي براي شناسايي قطعي كانون هاي بحران ريزگردها به صورت غير مستقيم با دانشگاه هاي عراق و سوريه جهت تكميل اطلاعات ميداني
*پروژه مالچ پلیمری چقدر می تواند برای ریزگردها کاربرد داشته باشد و این پروژه در چه مرحله ای است؟
خشكي و كم آبي به عنوان عارضه عمومي بيابانها، نقش مهمي در ايجاد و گسترش بيابانها و تولید ریزگرد دارد. بارندگي كم و تبخير و تعرق بالا، امكان تشكيل رودخانه هاي دائمي و پرآب و همچنين آبخوانهاي غني را بخصوص در بيابانهاي داخلي از بين برده و با افزايش جمعيت همان منابع آبي محدود نيز مورد استفاده بي رويه واقع شده و از نظر كمي و كيفي با تنزل شديدي مواجه شده است.
احداث سدهاي ذخيره اي اگر چه به جلوگيري از هدر رفت آبهاي سطحي و كنترل و بهرهبرداري از آن براي مصارف كشاورزي، صنعتي و شرب كمك می کند، ولي بعضاً موجبات نابودي پوشش گياهي، خشكي و كويري شدن تالابها را از يك سو و باتلاقي شدن اراضي حاصلخيز پاياب سدها را از سوي ديگر فراهم می کند.
فقط به وسیله طرح گاپ حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب آب سالانه رودخانه های دجله، فرات و اروند رود توسط ترکیه کنترل شده است. از سال ۱۳۸۰ تا امروز تعداد روزهای وقوع ریزگرد از ۶ مورد به بیش از۱۰ برابر رسیده و غلظت آن از حدود ۲۰۰۰ میکروگرم بر متر مکعب به بیش از ۹۳۰۰ میکروگرم بر متر مکعب رسیده است.
در سال ۱۳۸۰ سه استان کشور با معضل ریزگرد مواجه بوده اند که بعد از ۵ سال دوبرابر و پس از ده سال معضل به ۱۴ استان گسترش یافته است. طوفانهای بزرگ گرد و غبار به صورت مکرر اتفاق نمی افتد و حتی در صورت وقوع در مسیر، می تواند تقویت و یا تضعیف شود.
همانگونه که طوفان های ریزگرد هفته های اخیر نشان داد که منشا و تقویت کننده تعداد قابل توجهی ازریزگرد های متوسط تا کوچک در داخل کشور بوده است، لازم است به طور ضربتی مناطق بحرانی که مساحت آن حدود ۲۰۵ هزار هکتار است در دستور کار قرار گرفته و با مشارکت مردم و داوطلبان و تعیین مجری ملی، مقابله فوری با بحران صورت گیرد.
با حمایت ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی، فرسایش محیط زیست معاونت علمی و فناوری، ارزیابی و تست انواع مالچ ها و با غلظتهای مختلف مورد استفاده در تثبیت ماسه های روان و ریزگردها توام با کاشت نهال«تاغ»در منطقه آران و بیدگل به عنوان کانون بحرانی شنهای روان انجام شده که نتایج مثبتی به دست آمده است.
مزیت مالچهای زیستی ماندگاری برای استقرار پوشش گیاهی، صرفه اقتصادی، سهولت عملیات اجرا و فرمولاسیون متعدد برای استفاده در انواع کانونهای بحرانی ماسه روان و ریزگردهاست.
هزینه مصرف مالچ بیولوژیک در هر هکتار حدود ۸/۵ میلیون تومان گزارش شده است که در مقایسه با مالچ نفتی که لیتری ۲۲۰۰ تومان شده است، ارزانتر است. همچنین امکان پاشش این نوع مالچ به صورت هوایی و با استفاده از هواپیماها تست شده است به طوریکه بهینه سازی نحوه پاشش، نظیر ارتفاع پاشش، سطح و یکنواختی پاشش و نوع و مکانیزم عملکرد نازلهای پاشش نیز مشخص شده است.
به دلیل گستردگی کانونهای بحرانی ریزگرد و شن های روان و نیز سرعت پایین عملیات مالچ پاشی زمینی و نیز عدم امکان پاشش زمینی در مناطق غیرقابل دسترس، استفاده از فناوری پاشش مکانیزه در هر مکان که مالچ پاشی لازم تشخیص داده شود، ضروری به نظر می رسد.
به طور کلی، هزینه تولید و مصرف انواع مالچهای غیرنفتی تولید شده در کشور در گستره ۵ الی ۲۰ میلیون تومان و با زمان ماندگاری ۲ الی ۶ سال است. در شرایط فعلی خرید مالچ و حمل و پاشش آن حدود ۲۵ میلیون تومان در هکتار هزینه دارد که در مقایسه با کاشت بذر و نهال و نگهداری سه ساله آن که کمتر از ۵ میلیون تومان هزینه دارد، قابلیت رقابت ندارد لذا مصرف مالچ صرفا بعنوان یک اقدام مقدماتی و در عرصه های محدود که هیچ چاره دیگری نباشد قابل توصیه است.
چنانکه سطح فناوری ها و یا انبوه سازی به گونه ای ارتقاء یابد که هزینه تولید مالچ و بکارگیری مکانیزه آن به مراتب کمتر شود، بعنوان پوشش تثبیت کننده موقت و کاهنده تبخیر می توان آن را در سطح گسترده تری توصیه کرد.
گفتگو از میترا سعیدی کیا
نظر شما